حضرت آیتالله جوادی آملی در پیامی با محکوم نمودن ترور دانشمندان هسته ای، تصریح کردند: برخی زورمداران عصر حاضر، برده جهالت عقلیاند.
ه گزارش مرکز خبر حوزه، مشروح پیام معظم له که در مراسم بزرگداشت شهید دکتر شهریاری، استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی، توسط حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی قرائت گردید، بدین شرح است.
بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ إيّاهُ نَسْتَعِين
سانحة سنگين و رخداد تلخ شهادت استاد دكتر مجيد شهرياري(رضواناللهعليه) را تسليت و حشر ايشان را با شهداي نامور اسلام مسئلت و صبر جميل بازماندگان و خاندان بزرگوار اين زندهياد را از خداي منّان خواهانيم! هر چند خصوصيتهاي فراوان اينگونه از شهادتها فراتر از شمارش عادي است، ليكن به برخي از آنها اشاره ميشود.
يكم: جمع سالم بين انديشة صائب و انگيزة صحيح، بهرة رادمرداني چون دكتر شهرياري است كه نه در كوششِ دانشوري، قصور روا ميدارند و نه در كِشش ديني، فتور را جايز ميشمارند؛ حرمتِ علم را آنچنان پاس ميدارند كه هر فرضيّة ثابتنشده را به جاي مبدأ تصديقيِ به ثبت رسيده نمينشانند و احترامِ ايمان را آن قدر نگه ميدارند كه هيچ فسون و فسانهاي را در موضع رفيعِ باورِ ديني قرار نميدهند و چون ارجِ خويش را در هماهنگي كامل عقل و دل ميدانند، نه بيراهه ميروند و نه راه كسي را ميبندند، بلكه هماره همتاي سالكانِ كوي وصال، به سير علمي و سلوك عملي ميپردازند.
دوم: راز موفقيّت شهيدِ شاهد، دكتر شهرياري و اَقران وي، پي بردن به حقيقتِ علم (اولاً) و هجرت از آن به معلوم (ثانياً) و ترغيب به چنين هجرت (ثالثاً) است، زيرا علم، تفسير و شرح معلوم است و معلوم، خلقت خداست نه طبيعت، و تبيينِ خلقت، تفسيرِ فعل خداست، و تحريرِ فعل خدا همانند شرح قول خدا فقط ديني است. لذا در صدر و ساقة مراكز علمي(اعم از حوزه و دانشگاه) علمِ غيرديني وجود ندارد؛ آنكه علم را سكولاري ميپندارد، نه حقيقت دانش را شناخت و نه به كُنه معلوم پي برد. اين استاد والامقام همانند ساير اساتيد وَزين و برجستة دينمدار، به كمك علم به معلوم رسيدند و نشان آفريدگار را در آن و نيز در خود كه مخلوقِ كريمِ خداست مشاهده نمودند و جامع علم و دين شدند كه اين دو در حقيقت متلازم يكديگرند.
سوم: رمز كاميابي شهيدِ صادق، دكتر شهرياري و ديگر فرهيختگان، سلطة بر وهم و خيال در محور دانش و سِيطره بر هوا و هوس در مدار مَنش بود و است. اينان كه نغمة دلرباي قرآني را شنيدند و معناي دلپذير آن را فهميدند و رهنمود دلانگيز او را قبول كردند و بهشت دلآويز آن را باور نمودند يا حافظانه، ديو دنياخواهي را كه رأس كلّ خطيئه است، از ساحت دل بيرون ميرانند تا فرشته عقل و عدل درآيد:
منظر دل نيست جاي صحبت اَغْيار ديو چو بيرون رود فرشته در آيد
و يا سناييگونه با فرشتهاي آشنا ميشوند كه با فرود در مَهبطِ دل، هر ديو و دَدَي را ميروفد:
تو فرشته شوي ار جهد كني از پي آنك برگ توت است كه گشتست به تدريج اطلس
چنين افرادي آن قدر مقتدرند كه در مصاف مرگ پيروز ميشوند و مرگ را ميميرانند و خود براي ابد زنده ميمانند و اين اَبديهاي بالعرض به خدايي كه ابدي بالذّات است مرتبط خواهند بود.
چهارم: مبناي جزم علمي و عزم عملي شهيدِ دانش، دكتر شهرياري و ساير انديشوران دانشگاهي، اصول ثابت اسلامي است كه انسان را به سه عنصر محوري جهانداني و جهانداري و جهانآرايي فرا ميخواند. بر اساس جهانداني، قلمرو هستي، محصور در مادّه و مخصوص دنيا نيست لذا هرگز نظامِ سپهري نابود نميشود بلكه به نظام كاملتر و پايا تبديل خواهد شد و شناختِ جهان و شناساي آن نيز از بين نميروند، بلكه به هستي برتر ميرسند و بر پاية جهانداري، حوزة زندگي هرگز به ويراني و خونريزي تهديد نميشود و بر دلماية جهانآرايي، صحنه زندگيِ بشر، هنرِ مُمثَّل خواهد بود. آيات قرآن حكيم عهدهدار تعليم اين سه ركنِ تمدّنِ همآوايِ تديّن است. زمزمه عارفان اين معارفِ بَرين چنين است:
سَر آنگه سَر بود اي جان، كه خاك راه او باشد ز عشق رايتش اي سَر، چرا پرچم نميگردي
قلم آنجا نَهد دستش، كه كم بيند در او حرفي چرا از عشق تصحيحش، تو حرفي كم نميگردي
پنجم: برخي از زورمدارانِ عصر حاضر، بردة جهالتِ عقلياند، لذا هم دانش خود را اسير ديوسيرتي كردند و هم مانع دانشوريِ كشورهاي آزاد و مستقلاند و اگر فروغي ببينند، بيدريغ تيغ ترور را متوجّه مبتكران ميكنند تا با احتكار علم از يك سو و تحريم محصولات صنعتي به ويژه هستهاي از سوي ديگر و با شهيد نمودن اساتيد فنآور و مقتدر از سوي سوم، دامِ استعمار، زنجير استثمار، بَند استعباد، حلقة استبداد و بالأخره نيرنگِ استحمار را با ترفندهاي گوناگون بهكار گيرند تا به نظام اسلامي آسيب برسانند، غافل از آنكه مردان و زنان بزرگ ايران اسلامي، مصون از اُفت علمي و آفت عملياند و همواره با ظلم به مبارزه و با علم به مناظره و با عقل و عدل به مشاوره و هماهنگي كامل به سر ميبرند. وظيفه خردورزان عالَم به ويژه رهبران ديني است كه هم در تعليم و تزكية اصحاب صنعت كوتاهي نكنند و هم در امر به معروف و نهي از منكرِ صحابه ثروت غفلت نكنند زيرا «الساكتُ عَنِ الحق شيطانٌ أخرس» و هرگز سازمان بينالملل و ساير مجامع بينالمللي، از ترفند، طَرْفي نميبندند و آتشي كه به دست آنها امروز در خاورميانه شعلهور است، ممكن است در آينده در مناطق ديگر افروخته گردد و بدانند كه جهان آفرينش بر شهيدان و راهيان آنان آفرين و بر قاتلان و بيدادگران نفرين دارد.
دلا خود را در آئينه، چو كژبيني هر آئينه تو كژ باشي نه آئينه، تو خود را راست كن اول
يكي ميرفت در چاهي، چو در چَه ديد او ماهي مَه از گردون ندا كردش، من اين سويم تو لا تَعْجل
مَجو مَه را در اين پستي، كه نبود در عدم هستي نَرويد نيشكر هرگز، چو كارد آدمي حَنْظَل
در پايان اين پيام، مجدّداً ضمن اعلام همدردي، مراسم تسليت را به دانشگاهيان گرامي به ويژه اساتيد كِرام، همكاران ارجمند و دانشجويان عزيزِ اين استاد، تقديم و مراتب دلجويي و عرض تعزيت را به بازماندگان و خانواده محترم اين شهيدِ وارسته، ابلاغ و حشر وي را با شهداي كربلا كه در آستانه فرا رسيدن محرّم 1432 (هـ .ق) قرار داريم مسئلت داريم! از خداي سبحان مسئلت مينماييم كه جوامع بشري را به حال خود وانگذارد و لطف ممتاز خويش را بهرة نظام اسلامي و خدمتگذاران راستين مخصوصاً دانشمندان والامقام قرار دهد و تا ظهور حضرت ختميامامت، مهدي موجودِ موعود(عجلاللهتعاليفرجهالشريف) اين كشور را از هر گزندي حفظ فرمايد!
والسلام عليکم و رحمة الله
دیدگاه ها