آشنایی با یاران ابا عبد الله الحسین‌(ع)(6):خدا چنین روزی را هرگز نصیب ما نکند...

ی, 09/21/1389 - 10:02
آشنایی با یاران ابا عبد الله الحسین‌(ع)(6):خدا چنین روزی را هرگز نصیب ما نکند...

ان با وفای ابا عبد الله الحسین‌ع با فداکاری و تقدیم جان خود در راه دفاع از اسلام ناب و ولایت، با آل الله پیوند خوردند و تا روز قیامت عاشقان و شیفتگان حق، در کنار سلام و درود بر سالار شهیدان، به آنها هم سلام می‌دهند. 

 

* مسلم بن عوسجه بن سعد اسدی

السَّلَامُ عَلَى مُسْلِمِ بْنِ عَوْسَجَةَ الْأَسَدِيِّ- الْقَائِلِ لِلْحُسَيْنِ وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِي الِانْصِرَافِ أَ نَحْنُ نُخَلِّي عَنْكَ- وَ بِمَ نَعْتَذِرُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَدَاءِ حَقِّكَ- لَا وَ اللَّهِ حَتَّى أَكْسِرَ فِي صُدُورِهِمْ رُمْحِي هَذَا- وَ أَضْرِبَهُمْ بِسَيْفِي مَا ثَبَتَ قَائِمُهُ فِي يَدِي وَ لَا أُفَارِقُكَ- وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ مَعِي سِلَاحٌ أُقَاتِلُهُمْ بِهِ لَقَذَفْتُهُمْ بِالْحِجَارَةِ- وَ لَمْ أُفَارِقْكَ حَتَّى أَمُوتَ مَعَكَ- وَ كُنْتَ أَوَّلَ مَنْ شَرَى نَفْسَهُ- وَ أَوَّلَ شَهِيدٍ شَهِدَ لِلَّهِ وَ قَضَى نَحْبَهُ- فَفُزْتَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ شَكَرَ اللَّهُ اسْتِقْدَامَكَ وَ مُوَاسَاتَكَ إِمَامَكَ- إِذْ مَشَى إِلَيْكَ وَ أَنْتَ صَرِيعٌ- فَقَالَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ يَا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ- وَ قَرَأَ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ- وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا- لَعَنَ اللَّهُ الْمُشْتَرِكِينَ فِي قَتْلِ [1](بخشی از زیارت مسلم بن عوسجه)

* عابد و زاهد

مسلم بن عوسجة بن سعد اسدي، مردي شريف، بزرگوار، عابد و زاهد و شجاع بود. [2]

او صحابي [3] و از کساني است که رسول خدا (ص) را ديده است و از یاران نزدیک امیر المومنین (ع)به شمار می رفت [4] و جنگجوي دليري بود و در فتوحات اسلامي  [5] جایگاهی دارد

* استوار در بیعت

مسلم از افرادی است که به امام حسين (ع) نامه نوشت و تا آخر بر قول خود باقي ماند و از کساني بود که در کوفه براي مسلم (رض) بيعت مي گرفت، هنگامي که ابن زياد وارد کوفه شد و مسلم آن را شنيد آماده جنگ شد مسلم بن عوسجه همراه یارانش پرچم و بيرقي تهيه ديد تا ابن زياد را در قصرش حبس و در محاصره قرار دادند تا اين که ابن زياد مردم را پراکنده کرد و مسلم بن عقیل از خانه مختار به خانه هاني بن عروه رفت.

* هجرت به سوی امام حسین ( علیه السلام )

پس از دستگيري مسلم بن عقیل و هاني و کشته شدن آنها، مسلم بن عوسجه مدتي متواري بود، سپس با خانواده اش به سوي امام حسين (ع) گريخت و در کربلا به او رسيد و فداي آن حضرت شد.

ابومخنف روايت کرده از ضحاک بن عبدالله همداني مشرقي که امام حسين(ع) برای يارانش خطبه اي خواند و فرمودند: اين مردم مرا مي خواهند، شما جان خود را بردارید و بروید و... اعضاي خانواده‌اش و جلوتر از همه عباس‌(ع) برخاست و گفت: خداوند چنين روزي را هرگز پيش نياورد، آنگاه مسلم بن عوسجه برخاست و گفت: نه، ما از تو جدا نمي شويم تا بعد از تو زنده بمانيم. خدا چنين روزي را هرگز نصيب ما نکند، تا تو را تنها بگذاريم؟ نه به خدا قسم، از جايم تکان نمي خورم تا سر نيزه ام را در سينه آنان بشکنم و تا مادامی که شمشير در دست دارم از تو جدا نمي شوم و اگر سلاح نداشته باشم، سنگ به سوي آنان مي اندازم تا همراه تو بميرم. و سپس ديگر اصحاب مانند او سخن گفتند. [6]

* شهادت

چون آتش جنگ شعله ور شد، لشگر ابن سعد بر یاران امام حسين (ع) حمله برد و حمله شان از ناحيه فرات بود که ساعتي زد و خورد کردند و مسلم بن عوسجه در ميسره بود و جنگي کرد که مانند آن شنيده نشده است با شمشيري که در دست داشت پشت سر هم به دشمن حمله مي برد و رجز مي خواند تا اين که مسلم بن عبدالله ضبابي و عبدالرحمن بن ابي خشکاره بجلي متوجه او شدند و در قتل او همدست شدند و از شدت درگيري، گرد و خاک غليظي بلند شد و چون گرد و خاک نشست مسلم بن عوسجه را روي زمين ديدند، امام حسين (ع) به سوي او رفت در حالي که آخرين لحظات عمرش بود و به او فرمود: خدا رحمتت کند اي مسلم! «مِنهُم مَن قَضَي نحبه وَ مِنهُم من يَنتَظرو مَا بدلّوا تَبديلا»  [7]

حبیب بن مظاهر نزدیک او رفت و گفت: به خاک و خون غلطیدن تو بر من بسیار ناگوار است، هر چه در دل داری به من وصیت کن، در این هنگام مسلم بن عوسجه گفت: سفارش این آقا را به تو می‌کنم «با دست به امام حسین‌(ع) اشاره کرد»، باید قربان او شوی، حبیب پاسخ داد به پروردگار کعبه چنان کنم.

 شبث بن ربعي به آنان گفت: مادرتان به عزايتان بنشيند، خودتان را با دست خودتان به قتل مي رسانيد و خود را ذليل مي کنيد. آيا از کشته شدن مسلم بن عوسجه خوشحاليد؟! قسم به خدائي که تسليم او شده ام چه بسیار مواضع خوبي که در ميان مسلمين از او ديده ام، در سرزمين بي آب و علف و ناهموار آذربايجان او را ديدم که پيش از انتظام لشکريان اسلام، شش تن از مشرکين را به قتل رساند، حالا از کشته شدن او اظهار خوشحالي مي کنيد؟! (آذربايجان به سال 20 ه. ق به فرماندهي حذيفه بن يمان فتح شد و مسلم بن عوسجه در اين جنگ شرکت داشت).[8]

 

 

 


[1]- اقبال الاعمال ج 3 ص 77-76

[2]- تنقیح المقال ج 3 ص 214 ، فرسان الهیجا ج 2 ص 116.

[3]- مستدرکات علم رجال الحدیث ج 7 ص 414 ؛ تنقیح المقال ج 3 ص 214 ؛ ابصار العین ص 108 .

[4]- فرسان الهیجاء ج 2 ص 116

[5]- او در فتح آذربايجان به سال 22 ه در جمع سپاهيان اسلام بوده است «مفاخر آذربايجان ج 4 «ص 1899.

[6]- رک ؛ الکامل فی التاریخ ج 4 ص 58 ؛ تجارب الام ، ج 2 ص 69 ، تایخ طبری ج 5 ص 419

[7]- سوره احزاب ، آیه 23

[8]- به تجارب الأمم ابن مسکويه و مفاخر آذربايجان ج 4، ص 1899 و روضة الشهداي کاشفي سبزواري چاپ نويد اسلام قم، مراجعه شود.

 

 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.