کارکرد حجاب و عفاف در امنیت ملی
حجاب و عفاف یکی از ضروریات دین مبین اسلام بوده که در کتاب و سنت به تفصیل درباره آن پرداخته شده و انکار آن مستلزم کفر تلقی شده و در رشد و کمال انسانی نقش بسزایی داشته و اگر در جامعه اسلامی به طور جد پایبندی به این فریضه از سوی مسلمین نشان داده شود موجب امنیت روانی و اجتماعی بین مسلمین گشته و همچنین این استحکام و امنیت داخلی باعث میشود تا دشمن نتواند به اهداف خود در جامعه اسلامی رسیده واین موجب امنیت ملی میشود.
در این مقاله بر آنیم تا پیرامون کارکرد حجاب و عفاف در امنیت ملی مطالبی را به سمع و نظر خوانندگان عزیز برسانیم لذا لازم و ضروری است قبل از ورود به بحث اصلی، ابتدا واژههایی که بحث ما پیرامون آنها میباشد یعنی حجا، عفاف و امنیت ملی روشن گردند تا بهتر و راحتتر بتوانیم به بحث اصلی خود که همان ارتباط بین این واژگان میباشد بپردازیم.
الف ) حجاب
کلمه «حجاب » هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر، استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیله پوشش است، استعمال کلمه «حجاب » در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است. در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها هم در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند کلمه «ستر» را به کار برده اند نه کلمه «حجاب » را.(1)
لذا کلمه حجاب در اسلام به معنای حبس زن در خانه مانند فرهنگ ایران قدیم و هند، نیست. که زن را در خانه زندانی میکردند. این لغت استعمال مجازی به معنای ستر و پوشش دارد که در اسلام به زن دستور داده شده که در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. و آیات و روایات و فتوای فقها هم این مطلب را تأیید مینماید.
لذا واژه حجاب به معنی حقیقی آن که در خانه ماندن و از پشت پرده ارتباط برقرار کردن است در اسلام فقط خاص همسران پیامبر بوده چرا که ایشان با سایر زنان فرق دارند. یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ای همسران پیامبر شما با سایر زنان فرق دارید.(2) و این به خاطر موقعیت و جایگاه ایشان به عنوان «امهات المؤمنین » (3) میباشد که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند. و اینکه به ایشان دستور داده شده که: و قرن فی بیوتکن در خانههای خود بمانید. (4) و یا اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراء حجاب یعنی اگر از آنها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه میکنید از پشت پرده از آنها بخواهید. (5) بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده که افراد ماجراجو (همچون طلحه و زبیر) نتوانند از ایشان مانند (عایشه) در مسائل سیاسی و اجتماعی استفاده ابزاری نمایند. و ماجراهای سیاسی ناگواری (همچون جنگ جمل) برای جهان اسلام به وجود آورند.
ولی بقیه زنها از این قاعده استثناء هستند و میتوانند با رعایت پوشش کامل در اجتماع حاضر شوند و از آیات سوره نور (6) و آیه سوره احزاب (7) که معروف به آیات حجاب میباشند همین معنی مستفاد میگردد.
لازم به ذکر است هر چند در این مقاله بنابر این است تا درباره ارتباط واژه حجاب و عفاف با امنیت ملی بحث شود ولی بد نیست به طور اختصار پیرامون فریضه حجاب که در برنامه دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی مقابله با آن و کشاندن جوانان این مرز و بوم به برهنگی و بی بند و باری میباشد، مطالبی را طرح نمائیم.
علت حجاب
اصل حجاب و پوشش در بین زنان و مردان مربوط به فطرتی آنهاست و یک گرایش فطری محسوب میشود و قبل از اسلام میان برخی جوامع بشری حجاب وجود داشته است. اما میزان و شکل آن رابطه مستقیمیبا اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. در سرزمینهای مختلف، انسانهایی که به ارزشهای اخلاقی اعتقاد بیشتری داشتهاند، و پایبندی به دین و احکام آن در بینشان بیشتر بوده است از پوشش کاملتر و متینتری استفاده میکردهاند.
ادیان الهی که در اصل و حقیقت، یک دین هستند؛ همواره بر پوشش تأکید کرده و آن را لازمهی دینداری شمردهاند. تا حدی که احکام حجاب در ادیان گذشته سختتر از آنچه که در قانون اسلام آمده، بوده است.(8)
امروز هم آنچه که در جوامع مشاهده میشود ـ با وجود تهاجم فرهنگی و بلکه شبیخون فرهنگی غرب به عالم اسلام و سایر فرهنگها ـ این مطلب را تأیید مینماید که در اقوام و مکاتب و ادیان مختلف هر چه تقیدات دینی و اخلاقی در افراد و خانوادهها بیشتر است حجاب و پوشش کاملتری وجود دارد. امروزه راهبهها و قدیسههای مسیحی یکی از کاملترین حجابها را انتخاب نموده اند، در جامعه اسلامی و شیعی ما هم خانوادههایی که باورهای دینی و مذهبی ایشان قوی تر و پایبندی بیشتری به احکام دین مبین اسلام و مذهب متعالی شیعه دارند از بهترین نوع پوشش و چادر که مکمل حجاب است، برخوردارند.
علت بی حجابی و برهنگی
برهنگی و بیحجابی که یکی از پدیدههای شوم عصر ما و یکی از تحفههای فرهنگ منحط غرب و شیطان بزرگ میباشد دارای علل و عواملی میباشد که به اختصار به برخی از آنان اشاره مینماییم.
1ـ عدم تقید و پایبندی به ارزشهای دینی و اخلاقی: درست برعکس آنچه که در بالا (علت حجاب) گفته شد در هر جامعه ای هر گاه سطح پایبندی و تقید به ارزشهای دینی و اخلاقی پایین آمد و مردم خود را مقید و پایبند به آموزههای دینی خود ندانستند. پوشش مردان و زنان نیز در سطح پایینتری قرار گرفته و شکل نامناسبی پیدا مینماید. همچنانکه امروزه در جوامع غربی زن و مرد نیمه عریان در جامعه حاضر شده و گاهی در جوامع اسلامی هم متأسفانه به تبع ایشان، برخی از مسلمین که دچار خودباختگی و از خودبیگانگی فرهنگی شدهاند سعی در شبیه کردن خود به کفار و پیروان سایر ادیان تحریفی دارند. و این نشانه تمدن و پیشرفته بودن خود به حساب میآورند!
2ـ ظلم و عدم عدالت اجتماعی: یکی از عللی که قرآن برهنگی و بیحجابی را معلول آن میداند ظلم در محیط خانواده و جامعه میباشد. ظلم و تعدی باعث میشود بنیانهای اعتقادی افراد سست شده و پایبندی ایشان به احکام و تعالیم دینی کم شود.
قرآن کریم در جریان حضرت آدم و حوا در ابتدای خلقت خطاب به آن دو میفرماید: وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ . به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد بود(9) ایشان پس وسوسه شیطان(10) نزدیک شجره منهیه شده و از آن تناول نمودند. پس از انجام این عمل به اشتباه خود پی برده و به ظلم خود اقرار نمودند: قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ. گفتند پروردگارا ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم نكنى مسلما از زيانكاران خواهيم بود.(11) قرآن میفرمایند همین که مرتکب این ظلم شدند و از درخت نهی شده، خوردند اولین اتفاق که برایشان افتاد این بود که برهنه شدند. بشنوید: فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا. پس چون از آن درخت تناول نمودند زشتیهایشان (مانند عورات و سایر زشتیهای پنهان) بر آنان آشکار گردید (برهنه گردیدند و لباسشان فروریخت)(12) ولی آنقدر شرم و حیا و عفاف داشتند که وقتی این حالت برایشان عارض شد بلافاصله با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند. وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ و بر آن شدند که از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند. (13) ولی صد حیف و افسوس و هزاران ننگ و نکبت بر برخی از فرزندان آدم و حوا که وقتی برهنگی و بدحجابی برایشان عارض میشود با غرور تمام و خودخواهی کامل عوض اینکه به اشتباه خود پی برده و خود را بپوشانند، روز به روز بر برهنگی و ولنگاری و بی بند و باری خود به اسم تمدن و پیشرفت میافزایند. و این را از افتخارات خود برمیشمرند.
لذا میتوان این طور گفت که برهنگی اولین نمود ظلم و ستم در جامعه میباشد. هر قدر ظلم در جامعه ای رواج یابد برهنگی و بدحجابی هم بیشتر میشود و برعکس. «رژیم سابق که محمد رضا پهلوی و دستگاه سلطنتش جان مردم را به واسطله ظلم و ستم حاکم، به لب رسانده بودند جامعه ایرانی آن روز غرق در برهنگی و بی بند و باری شده بود. ملت ایران همین که ظلم و ستم شاه ایشان را به ستوه آورد و جان را، به لبشان رساند به امید عدالت اسلامی که امام تحقق آن را در جمهوری اسلامی و در سایه سار احکام نورانی اسلام نوید داده و ایجاد نموده بود. وضع پوشش و حجابشان تغییر کرد و آن صحنههای عظیم و سرنوشتساز را در ضدیت با رژیم پهلوی، مخصوصا در تاسوعا و عاشورای سال 1357 خلق نمودند و آقایان و خانمهای محجبه موفق به تغییر رژیم و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به زعامت و رهبری بینظیر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در 22 بهمن ماه 1357 گشتند. امید به عدالت در جامعه اسلامی روز به روز فنای جامعه رابه سوی حجاب بهتر و کاملتر سوق داد تا در دهه دوم وسوم که تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غرب پس از شکست در جنگ نظامیشروع شده و متأسفانه برخی از مسئولین برای رسیدن به آلاف و الوف دنیایی دوباره در مقاطع زمانی و مکانی مشخص از دوره سازندگی و اصلاحات مرتکب ظلم در فضای جامعه شده و مقداری در پوشش جامعه تغییر ایجاد نمودند و به اسم آزادی حریمهای عفت و حجاب را شکسته و باعث وضعیتی شدند که مطلوب جامعه اسلامی و مراجع عظام تقلید و مومنان و متدینین و خانوادههای معظم شهدا نیست. ولی همین که در بعضی از مقاطع دوباره امید به عدالت از سوی مسئولین اجرایی در دل ملت ایجاد شد و منع حجاب و پوشش هم به تبع آن بهتر گردید. لذا این پدیده (پدیده برهنگی) معلول ظلم و ستم بوده و با آن نسبت مستقیم دارد. هر چه ظلم و ستم بیشتر شود بدحجابی و برهنگی بیشتر شده (جوامع غربی) و هر چه عدالت و امید به عدالت و رفع ظلم بیشتر شود حجاب و پوشش هم کاملتر میگردد.
3ـ فریب وسوسههای شیطان را خوردن و در دام شیطان افتادن (شیطانی شدن): یکی از علتهای بدحجابی و برهنگی از منظر قرآن کریم این است که انسان در دام و فتنه شیطان بیافتد و شیطان را معبود و معشوق خود قرار دهد و اطاعت بیچون و چرای وی را بر خود فرض و لازم شمارد. و پا به پای او قدم بردارد و پیرو اوامر و خواستههای وی گردد. را همچنانکه مدعیست خیرخواه خود بداند.(15) و دشمن آشکار (16) و قسم خورده (17) خود را دوست گرفته و با وی به جای دشمنی(18)، دوستی (19) نماید.
قرآن کریم بنی آدم را از فریب شیطان برحذر داشته و اولین نمود شیطانی شدن و تفکر شیطانی داشتن را برهنگی و بدحجابی میداند و میفرماید: يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا...... اى فرزندان آدم زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند.(20)
لذا بی حجابی و برهنگی از اولین مظاهر شیطانی اندیشیدن بوده و افرادی که از خداوند متعال غافل شده و در دام شیطان میافتند در این عرصه با هزار توجیه جاهلانه و خودفریب قرار میگیرند. و خود را حق به جانب نشان داده، گاهی با جسارت کامل این کارشان را خدایی میدانند. وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ. و چون كار زشتى كنند مىگويند پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به كار زشت فرمان نمىدهد آيا چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد؟ (21)
4ـ جهل از حقایق و داشتن اندیشههای جاهلی:
قرآن کریم جهل را سرچشمه بسیاری از گناهان و لغزشها میداند. از این روست که همواره مردم رابه تفکر و تعقل دعوت میکند. از نظر قرآن محال است انسان عاقل در گرداب گناه فرورود و یا انسان جاهل بتواند راه خوشبختی را بپیماید.
قرآن جلوهگری و آرایش زنانه را فقط برای محارم تجویز نموده.(22) و آن را در جامعه از ویژگیهای جاهلیت قبل از اسلام دانسته که زنان حجاب را رعایت نمیکرده و خود را برای نامحرمان و مردان بزک کرده و در جامعه آرایش و جلوه گری مینمودند. به همسران پیامبر دستور میدهد که مانند ایشان نبوده و رفتار جاهلی و اندیشه جاهلی نداشته باشند. ولا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی مانند دوره جاهلیت پیشین با آرایش و خودآرایی بیرون نیایید. (23) لفظ «الاولی» در این کلام پروردگار حکیم حاکی از یک جاهلیت دیگری میباشد که در روایات ما بعنوان جاهلیت ثانیه به آن پرداخته شده است. (24) و یکی از ویژگیهای جاهلیت دوم هم مثل اولی همان جلوهگری و آرایش زنانه، بی عفتی زنان، پسران و دختران و بیغیرتی شوهران و پدران میباشد. (25) بد نیست در این مجال به مضمون چند روایت اشاره نماییم تا معلوم شود ما در چه دورهای هستیم و برای عاقبت و آخرت خود فکری جدی نماییم.
در دوره جاهلیت ثانی که مشهور به آخرالزمان هم میباشد اوضاع و احوال مردم اینگونه میباشد.
همت مردم شکم و شهوت شان باشد، پروا ندارند از کجا بخورند و با چه دفع شهوت کنند، دنیا هم در عین حال برایشان اقبال کند. خدای ایشان شکمشان، زنانشان قبله ایشان، دینشان درهم و دینارشان، و شرفشان متاع و قماش ایشان است. مردان بر مرکبهای نیک و سریع سوار شوند و خود را زینت و آرایش کنند مانند زن که برای شوهر خود زینت و آرایش میکند. زنهای زینت کرده و آرایش کرده از خانه بیرون آیند و سیر و گردش کنند و به خارج شهر به تفرج و گردش روند. مرد از زن خود قبیح میبیند، نه او را نهی میکند و نه قبیح را از او دور میکند. بهترین خانواده در نظر مردم کسانی هستند که زنان خود را کمک و مساعد کنند بر فسق ایشان. پدران خوشحالند به آنچه قبیح از اولاد خود میبینند نه آن قبیح را از ایشان دور میکنند و نه ایشان را از آن نهی میکنند. جوانان تصنیف خواندن و آوازه و شرب خمر را حلال شمارند. کودکان بی حیا و پیران فاجر وزنها سبک و شوخ و شنگ شوند. (26) پیامبر اکرم فرمودند: در آخرالزمان که بدترین زمانهاست زنانی پیدا میشوند که باین اوصافند، در عین پوشیدگی برهنهاند (کشف لباس کرده و لخت و برهنه و آرایش کرده خود را در معرض نمایش نامحرمان قرار میدهند)، گشاده رویان و تجاوزکنندگان حدود، نمایش دهندگان زینت به نامحرمان، خارج شوندگان از دین، داخل شوندگان در فتنه، مایل به سوی شهوات، شتاب کننده به سوی لذتها، حلال کننده حرامها، آنان در جهنم داخلند و همیشه در آنجایند. (27)بله اگر در جاهلیت عرب زنان، تبرج به زینت میکردند، و روسریهای خود را کنار میزدند به گونهای که مقداری از سینه و گلو و گردنبند و گوشوارهی آنها نمایان میگشت، در عصر ما کلوپهایی تشکیل میشود به نام کلوپ برهنگان (که نمونهی آن در انگلستان معروف است) که با نهایت معذرت افراد در آن لخت مادرزاد میشوند، همچنین رسوائیهای پلاژهای کنار دریا و استخرها و حتی معابر عمومی به قدری است که گفتنی نیست. (28) در جاهلیت قرنها، فیلمها و کتابها و مجلات و نشریات و روزنامههایی که تبلیغ مطالبی را میکنند که قلم از ذکر آنها جداً شرم دارد و ... «تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل»
اما باید دانست که این مسیر جزو نکبت و خواری و ذلت و رسوایی در دنیا و عذاب و بدبختی در آخرت چیزی در پی نداشته و ندارد و باید به این گروه جمله معروف حافظ (ره) را گفت: ای اعرابی این ره که تو میروی به ترکستان است.
امام صادق (ع) فرمود: هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو و معطر کند نماز او قبول نیست تا اینکه خود را بشوید مثل کسی که خود را از جنابت پاک کند.(29)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: ای فاطمه (س) هر زنی که خود را به زینتی بیاراید و با بهترین لباسش از خانه بیرون رود تا اینکه مردم او را نگاه کنند ملائکهی آسمانهای هفتگانه و زمینها او را لعنت کنند و او متصل در غضب خداوند است تا اینکه بمیرد و او را به آتش اندازند. (30)
ثمرات حجاب:
اگر در جامعه اسلامی، مسلمین مخصوصا زنان مسلمان خود را پایبند به این فریضه الهی بدانند و با حجاب و پوشش کامل در جامعه حاضر شوند پیامدها و ثمرات بسیار زیاد و پربرکتی برای ایشان خواهد داشت که بد نیست به برخی از این ثمرات اشاره نمائیم. (31)
1ـ آرامش روانی: اسلام میخواهد مردان و زنان مسلمان روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند. لذا فرمان حجاب را بدین منظور صادر نموده است. زیرا همواره برهنگی همراه با آرایش و عشوهگری میباشد ومردان مخصوصا جوانان را در یک حالت تحریک دائم قرر میدهد و ایجاد هیجانهای بیمارگونه عصبی کرده و گاه سرچشمه امراض روانی میگردد در نتیجه در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکی شده تا آنجا که گفتهاند: هیچ حادثهی مهمیرا پیدا نمیکنید مگر اینکه پای زنی در آن میان است.
امام رضا (ع) در این باره فرمودند: نگاه کردن به موهای زنان مستور و بانوان شوهردار و غیر ایشان حرام است زیرا این نگاه مرد را تهییج و تحریک نموده و تهییج، شخص را به فساد و چیزی که حلال و پسندیده نیست میکشاند. (32)
و همچنین توصیه قرآن به مردان و زنان در حفظ و کنترل چشم و نگاه خود برای ایجاد همین آرامش روحی و روانی میباشد. آنجا که میفرماید:
قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ..... وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ. به مردان مومن بگو دیدگان خود را فرو بندند و دامنهای خویش را حفظ کنند.... به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش را فروبندند و دامنهای خویش را حفظ کنند. (33)
خلاصه این دستور این است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی کنند، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند، یک وظیفه دیگر هم معین کرده که بدن خود را از یکدیگر بپوشانند مخصوصا زنان باید بدن خویش را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دلربایی نپردازند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند. چون روح بشر به شدت و فوق العاده تحریک پذیر است و در چنین شرایطی آرامش روحی و روانی انسان به خاطر تحریک و تهییج سلب میشود و بیماریهای گوناگون عصبی به سراغ انسان میآید و اسلام خواسته که فرد مسلمان دارای سلامت بوده و در آرامش کامل به عبادت و بندگی خویش بپردازد.
2ـ استحکام پیوند خانواده: دین مبین اسلام با توصیه به ازدواج و تشکیل خانواده (34)، هیچ بنیانی را بهتر از آن نمیشناسد. پیامبر گرامیاسلام فرمود: «*** نباءً فی الاسلام احب إلی الله من التزویج، هیج بنایی در اسلام محبوبتر از ازدواج و تشکیل خانواده در نزد خدا برافراشته نشده است.» (35)
لذا به هر کاری که باعث استحکام خانه و خانواده گردد دستور داده و از هر کاری که باعث فروپاشی خانواده گردد نهی فرموده است. تا حدی که پیامبر اکرم (ص)طلاق را مبغوض ترین چیزها نزد خدا دانسته و فرمود: ما من شیء أبغض الی الله عزوجل من بیت یخرب فی الاسلام بالفرقه یعنی الطلاق. هیچ عمل منفورتر، نزد خداوند متعال از این نیست که اساس خانهای در اسلام با جدایی (طلاق) ویران گردد. (36)
آمارهای قطعی و مستند نشان دهندهی این است که با افزایش برهنگی در جهن، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی به طور مداوم بالا رفته است. چرا که در بازار آزاد فرهنگی که عملا زنان به صورت کالای مشترکی درآمدهاند دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی نمیتواند داشته باشد ولی در محیطی که حجاب است و احکام دین رعایت میشود، دو همسر متعلق به یکدیگر بوده و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. و اختصاص یافتن **** و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم میسازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود.
3ـ استواری اجتماع: اسلام با وضع حجاب و حریم قائل شدن برای زن و مرد در اجتماع درصدد ایجاد یک ثبات و استحکام خاصی در جامعه میباشد. و اعتقاد دارد که حجاب میتواند در استواری اجتماع نقش بسزایی ایفا نماید و جامعه را به سوی رشد و پیشرفت سالم و پاک یاری دهد. امروزه گسترش دامنه فحشاء که محصول برهنگی و بیحجابی زنهاست و افزایش فرزندان نامشورع یکی از دردناک ترین پیامدهای بیحجابی است که نیاز به آمار و ارقام ندارد و سرچشمه انواع جنایتها در جوامع انسانی بوده و هستند و مطالعات دانشمندان تربیتی نشان داده، مدارسی که در آن دختر و پسر با هم درس میخوانند و مراکزی که مرد و زن در آن کار میکنند و بی بند و باری در آمیزش آنها حکمفرماست کم کاری، عقب افتادگی و عدم مسئولیت را به دنبال دارد.
این حقیقتی غیرقابل انکار است که کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف میکند. بله اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافههای محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائما مواجه باشد، نمیتواند ذهن را بر کارش متمرکز نماید و سرگرم و کار و فعالیت و تلاش شود. لذا هر موسسه یا شرکت یا ادارهای که مایل است کارها به خوبی جریان یابد از این نوع آمیزشها جلوگیری میکند.
4ـ ارزش و احترام زن: اسلام به زن همچون درّ و مرواریدی گرانبها نگاه میکند که شخصیت و ارزش وی به پوشیده و دور از دسترس بودن آن میباشد. هر چقدر دسترسی به زن برای مردان سختتر و گرانتر باشد ارزش و احترام زنان بیشتر حفظ میشود و هر چقدر زن باحجابتر و با پوششی کاملتر در منظر و مرآی مردان در جامعه حضور یابد. شخصیت بیشتر و بالاتری برای وی در نظر گرفته میشود. متأسفانه امروزه مسأله (ابتذال زن) و (سقوط شخصیت او) مسألهای است که حائز اهمیت فراوان است که نیازی به آمار و ارقام ندارد، هنگامی که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد طبیعی است روز به روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزونتر از او دارد در چنین جامعهای شخصیت زن تا سر حد یک عروسک یا یک کالای بی ارزش سقوط میکند و ارزشهای والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده میشود و تنها افتخار او جوانی و زیبایی و خودنماییاش میشود. (37)
5ـ مصونیت از اذیت و آزار هوسبازان: قرآن کریم مسئله حجاب را به خاطر اینکه زن از آزار و اذیت جوانان هوسباز در امان باشد قرار داده و حجاب را برای زن مصونیت میداند نه محدودیت؛ در جامعه خودمان هم بسیار مشاهده گردیده که جوانان هرزه و هوسباز کمتر به سراغ خانمهایی که با حجاب کامل هستند رفته و بیشتر اذیت و آزارشان به زنانی میرسد که از پوشش نامناسب برخوردار بوده و آرایشهای آن چنانی نموده و خود را در معرض قرار دادهاند. و این همان قول پروردگار حکیم است که فرمود: ذلک أدی ان یعرفن فلا یؤذین آن (حجاب) به خاطر این است که زنان به پاکی و پاکدامنی شناخته شده پس مورد اذیت هوسبازان قرار نگیرند. (38)
در آخر این بحث هم لازم است به چند نکته و توصیه توجه نمایید.
نکات حجاب:
1ـ در شرع مقدس اسلام برای زن پوشاندن تمام اعضای بدن به جز گردی صورت و دست تا مچ از نامحرم واجب است. (39) لذا بیرون بودن موی سر و زیر گردن و ساعد و پا جزء محرمات الهی بوده که باید در این باره از خداوند متعال پروا نمود و ترسید (واتقوالله) (40) و برای گذشته توبه نمود که (ان الله تواب الرحیم) (41)
2ـ قرآن لباس بلند سرتاسری و گشاد (جلابیب) (42) و مقنعهای که سر و گردن را کاملا بپوشاند (خُمُر) (43) توصیه فرموده است.
3ـ چادر خودش به تنهایی حجاب محسوب نمیشود بلکه مکمل حجاب است و نشانه ملیت ما ایرانیها و حجاب برتر میباشد. لذا توصیه به چادر به خاطر قاعده عقلی «انتخاب برتر و بهترین» میباشد.
4ـ اسلام رنگ خاصی را برای پوشش مطرح ننموده است. ولی چون رنگهای شاد چشم نامحرمان را خیره میکند و باعث جلب توجه بیگانگان میشود و موجبات اذیت و آزار را فراهم مینماید. در انظار نامحرمان پوشیدن لباسهای با رنگ تیره مناسبتر است.
5ـ قرآن کریم اشعاری دارد که اگر در جامعه اسلامی مردان محکم و باوقار بوده و تقاضای غیر محارم خود را در جامعه نداشته باشند، زنان به خود جرأت جلوهگری و عرضه اندام خود را در جامعه نخواهند داد. پس تقاضای مردان، عرضه زنان را در پی دارد، لذا ابتدا به مردان توصیه نموده که چشمان خود را از نامحرم بپوشانند و از نگاههای آلوده بپرهیزند. (44) (چون شروع فساد مرحله اولش چشم است.)
6ـ امام خمینی (ره): آنها که زنها را میخواهند ملعبه مردان و ملعبه جوانان فاسد قرار بدهند، جنایتکارند. زنها نباید گول بخورند، زن گمان نکند، این مقام زن است که بزک کرده و بیرون برود و با سر باز و لخت، این مقام زن نیست. زن باید شجاع باشد. زن آدم ساز است. زن مربی انسان است. (45)
7ـ مقام معظم رهبری: آیا جنایتی از این بزرگتر نسبت به زن هست که زن را با آرایش، مد و جلوه گری زیور آلات سرگرم کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله استفاده کنند؟ امروز سر و سینه را از زیور آلات پر کردن و آرایش و مد و لباس را بت قرار دادن برای زن انقلابی ننگ است. چادر بهترین نوع حجاب و نشانهی ملی ماست.
ب) عفاف:
عفاف مصدر (عفّ یعفُّ) بوده و در لغت به این معنی به کار رفته که: کفَّ وامتنع عما لایحل او لایجمل (46) از کارهای حرام و زشت امتناع و خودداری کردن (47) و به کسی که عفاف دارد عفیف گفته میشود که معنی پارسا و پاکدامن و پرهیزکار میدهد.
عفاف یک حالت روحی و فضیلت اخلاقی است که سبب میشود انسان اندام ظاهری خود را وسیله خودنمایی و جلب توجه دیگران قرار ندهد و دیگران توانند از او هیچگونه سوءاستفاده کنند. انسان عفيف حيا دارد که ديگران به جهت بدنش به او توجه کنند و به تحسين و تمجيد وي بپردازند . او در وجود خود ارزشهاي والاتري مي يابد که مي تواند تحسين و احترام ديگران را برانگيزد . انسان عفيف، آراسته است اما آراستگي او به گونه اي است که جسم او وسيلهي جلب توجه ديگران قرار نميگيرد . او خود را بزرگتر از آن مي يباد که ديگران او را به عنوان يک ابزار نگاه کنند .(48)
عفاف خصلت هر انسان بافضیلتی، اعم از مرد و زن است. قرآن مردان را توصیه به عفت مینماید و میفرماید: وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ... و مردانی که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لفط و فضل خود بی نیاز گرداند. (49) و همچنین زنان را به عفاف دعوت نموده و آن را برایشان بهتر میداند و میفرماید: و أن یستعففن خیر لمن و عفت ورزیدن برایشان بهتر است.(50) اما وجود آن در زنان و دختران جلوهای زیباتر و برتر دارد. زن آیت جمال خلقت است واین زیبایی هم در باطن و هم در ظاهر او متجلی است. احساس لطیف زن که چون سایه رحمت الهی خانواده را فرا میگیرد و بالهای مهربانی اش فرزندان را در فضای گرم، آرام و مطبوع خود آرامش میبخشد، با زیبایی ظاهری عجین شده است.
قرآن کریم وقتی از دختر شعیب (ع) که به عنوان یک زن مظهر جمال و زیبایی میباشد. و دارای احساس لطیف و عاطفهای شدید میباشد، یاد میکند، وی را به زینت حیاء و عفاف متصف ساخته و این ویژگی را میستاید آنجا که میفرماید: فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء.... پس يكى از آن دو زن در حالى كه به آزرم گام برمىداشت نزد وى آمد(51) طبق بعضی از روایات دختر شعیب (ع) برای راهنمایی از پیش رو حرکت میکرد و موسی از پشت سرش، باد بر لباس دختر میوزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند، حیا و عفت موسی (ع) اجازه نمیداد چنین شود، به دختر شعیب گفت: من از جلو میروم بر سر دوراهیها و چندراهیها مرا راهنمایی کن. (52)
ارتباط حجاب و عفاف
بین حجاب و عفاف یک نوع ارتباط مستقیم وجود دارد به طوری که هر اندازه رشتههای عفاف در روح انسان مستحکم شود، پوشش و آراستگی ظاهری جلوه گاه زیباییهای روح و شخصیت متعالی انسان میگردد و به هر اندازه که این رشته در روح انسان ضعیف شود، نوع حجاب و آراستگی در انسان تغییر میکند و پوشش جنبهی خودنمایی پیدا میکند تا حدی که لباس نازک و بدن نما شده و آراستگی جای خود را به آرایش و بزک کردن و جلوه گری و خودنمایی میدهد.
و این همان قول امام صادق (ع) است که میفرماید:
لباس نازک و بدن نما نپوشید؛ زیرا چنین لباسی نشانه سستی و ضعف دین است. (53)
و همچنین این جمله امام علی (ع) که فرمود:
بپرهیز از این که خود را برای دیگران بیارایی و با انجام گناه به جنگ با خدا برخیزی. (54)
بنابراین زن که کانون عفاف خانواده است هر گاه متصف به این صفت زیبا شده و آن را در وجود خویش پرورش دهد؛ تمام سعی و کوشش خود را مصروف این میدارد که آراستگی او در جامعه به گونهای باشد که گوهر زیبایی وجودش از نگاه نااهلان پاک بماند و روح بلندش تحقیر نشود. او درمییابد که اعطای هر کمالی از جانب خداوند متعال، مسئولیتی فزونتر نیز به همراه دارد، موهبت زیبایی نیز نباید در خدمت هوسرانان قرار گیرد. چون عرضهی نابجای زیباییها، به جای گرمی بخشیدن به کانون خانواده، «عفت» و «حیا» را از بین میبرد و این دو گوهر مقدس را از او میگیرد و خانواده را نیز نابود میکند.
ج) امنیت ملی
مقوله امنیت و به تبع آن امنیت ملی ماهیت بسیار پیچیدهای دارد و ما قبل از هر چیز سعی میکنیم تعریفی از مفهوم امنیت ملی داشته باشیم. به همین منظور و برای نمونه به تعاریفی چند اشاره مینماییم:
والتر لیپمن نویسنده و محقق آمریکایی و از نخستین نویسندگان پژوهشگران حوزه امنیت ملی معتقد است: یک ملت زمانی دارای امنیت است که در حالت اجتناب از جنگ قادر به حفظ ارزشهای اساسی خود بوده و در حالت اقدام به جنگ بتواند آن را به پیش ببرد.
به نظر جان.ئی.مورز: امنیت یعنی رهایی نسبی از تهدیدات زیان رساننده.»
استنلی هافمن معتقد است امنیت حمایت یک ملت از حمله فیزیکی و مصون نگه داشتن فعالیتهای اقتصادی آن از جریانات ویران کننده بیرونی میباشد.
از دیدگاه سی.افسینگ: امنیت ملی ممکن است به عنوان توانایی مقابله با تجاوز خارجی تعریف شود.
ریچارد کوپر اعتقاد دارد: امنیت ملی یعنی توان جامعه برای حفظ و بهرهگیری از فرهنگ و ارزشهای خودی.
اقبالور رحمان: امنیت یک ملت دربرگیرنده وحدت ارضی، ثبات رژیم، درک تقالب منافع ملی و بینالمللی و تامین و محفوظ نگه داشتن حیات ساکنین در برابر تهدید، اقدام و یا موقعیتی است که به هر وجهی بر روند زندگی آنها لطمه وارد میکند.
از دید ک.پ.مسیرا که در کتاب امنیت ملی در جهان سوم آورده است: امنیت یک کشور عبارت است از اینکه آن کشور در معرض خطر قرار نگرفته و آزاد از هر گونه تهدید و یا ترس از خطر باشد. امنیت یک کشور یعنی مقدار ثباتی که آن کشور از آن برخوردار است. بنابراین، چهارچوب هر نوع مقوله با ارزش امنیت باید چندبعدی بوده و بر اساس ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قومی، ایدئولوژیک و همچنین نظامی بنا نهاده شده باشد.
رابرت ماندل در کتاب چهره متغیر امنیت ملی تعریفی از امنیت ارائه میدهد که عبارت است از: امنیت ملی شامل تعقیب روانی و مادی ایمنی است واصولاً جزو مسئولیت حکومتهای ملی است تا از تهدیدات مستقیم ناشی از خارج نسبت به بقای رژیمها، نظام شهروندی و شیوه زندگی شهروندان خود ممانعت به عمل آورند.
بری بوزان در کتاب مردم، دولتها و هراس آورده است: امنیت ملی را نمیتوان به عنوان یک کل تعریف نمود بلکه فقط در موارد مشخص و ویژه میتوان آن را تعریف کرد.
حجاب و عفاف و تاثیرشان در امنیت ملی
اصولاً یکی از عوامل تهدید امنیت ملی سست شدن جوانان یک ملت بعنوان یکی از بزرگترین فاکتورها و شاخصههای ایجاد امنیت و داع در برابر تهدیدات دشمن میباشد. و این سستی غالباً به خاطر ورود جوانان به عرصههای فساد و بیبندوباری و آلوده شدن به هوسرانیها و شهوترانیها میباشد که در برنامههای دشمنان بعنوان یکی از اصلیترین اقدامات علیه یک ملت و کشور میباشد که از آن به تهاجم فرهنگی یاد میشود و در جمهوری اسلامی ایران وقتی که دشمنان در عرصه نظامی توفیقی حاصل نکردند رویکردهای تهاجم خود را به عرصه فرهنگ کشانده و شبیخون فرهنگی علیه کشور ما به راه انداختند و با استفاده از ابزار ارتباطی مدرن همچون ماهواره و اینترنت سعی در فاسد و لاابالی کردن جوانان این مرز و بوم نمودند تا بتوانند به اهدافی که در جنگ 8 ساله تحمیلی و در ترورها و کودتاها به آن نرسیدند، از این طریق دست یابند.
ایشان با بهرهگیری حرفهای از تمام ابزار فرهنگی و با ایجاد مدهای جدید که برهنگی و بیعفتی را ترویج مینمودند تمام تلاش خود را در جذب جوانان کشور ما نمودند و با عادی جلوه دادن ارتباط نامشروع دختر و پسر در فیلمها و سریالهای خود و تحریک و تهییج قوای شهوانی جوانان از طریق نمایش فیلمهای سکس و مستهجن هزینههای گزاف برای تغییر ارزشها و فرهنگ موجود و غالب کردن فرهنگ خودشان تمام همّ و غمّ خود را مصروف داشتند. تا حدی که وقتی تصور کردند که توانستهاند از این طریق جوانان را فاسد و سست نموده و غیرت دینی و ملی را از ایشان بستانند طراحی یک کودتای وسیع را در کشور ما با استفاده از برخی از خواص دنیاطلب نمودند و پیاده نظام خود را که عدهای از اراذل و اوباش و مجروحین جنگ فرهنگی بودند وادار به آشوب و بلوا و توهین و هتک به مقدسات مردم و ... نمودند.
در این میان تنها فاکتوری که تمام نقشههای ایشان را نقش بر آب کرد و مکرشان را به خودشان بازگرداند ایمان دینی و اعتقاد راستین ملت شریف ایران به ارزشهای والای اسلام و ارتباط بسیار قوی بین مردم [رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای(مدظله العالی)] و تدبیر و درایت بسیار قوی ولی فقیه بود. تا با توجه به این واقعیات موجود برآنیم تا نقش حجاب و عفاف را از دو منظور در ایجاد امنیت ملی مورد توجه قرار دهیم.
1ـ با توجه به مطالب فوق و طرح دشمن در به ابتذال کشاندن یکی از مهمترین شاخصههای حفظ امنیت ملی یعنی جوانان، میتوان به ارزش و اهمیت و ضرورت حفظ حجاب و عفاف به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با تهدیدات دشمن و حفظ امنیت ملی پی برد. بدین صورت که اگر در جامعه اسلامی زنان از خودنمایی و جلوه گری و آرایشهای زننده که محرک جوانان و موجب تهییج شهوت ایشان میشود، دست برداشته و خود را به زیور حجاب و عفاف آراسته نمایند و مردان دست از تقاضاهای حرام و نگاههای آلوده و چشم چرانی و هرزهگی بردارند و خود را در مقابل نامحرم کنترل نمایند و به زینت حیا و وقار و عفاف خود را مزین نمایند، این خود مانع از بی قیدی و سستی جوانان گشته و اگر این کار را به عنوان یک ارزش دینی و فرهنگی بدانند و خود را ملزم به حفظ این ارزش و فرهنگ بشناسند دیگر هیچ بیگانهای به خود جرأت تهدید و اقدام علیه امنیت ملی کشور را نخواهد داد و همچنانکه ریچارد کوپر در تعریف امنیت گفته بود این پایبندی به ارزش والای حجاب و عفاف و بهرهگیری از آن به عنوان یک فرهنگ و ارزش خود موجب امنیت ملی میشود.
فذا اگر فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه اسلامی به درستی تبیین شده و علل بیحجابی درست شناخته شده و با آنها به طور منطقی برخورد شود، میتواند یک وجه مشترکی در بین ملت برای حفظ این ارزش والا ایجاد شده و یک وحدت عمومی و ملی شکل گیرد همچون تظاهرات و راهپیماییهای اخیر مردم شریف اصفهان و مشهد و برخی از شهرها در راستای تبلیغ و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف، که نشان از اتحاد ملی مومنین و معتقدین به این فرهنگ زیبا و والای دین مبین اسلام داشت، در این صورت است که دیگر دشمن چشم طمعش به کشور کور شده و دست طمعش از کشور قطع خواهد شد.
2ـ حجاب و عفاف یکی از احکام مهم و ضروری اسلام به شمار میروند و پایبندی مسلمین به این واجب الهی نشان از ایمان و اعتقاد راسخ به دین مبین اسلام دارد.
دین اسلام، دین رسمی مردم این کشور بوده و فرهنگ این مردم الهام گرفته از دستاوردهای آن میباشد. بنابراین، اسلام خیمهای است برپا شده که تمامی مردم ما را به سوی خود میخواند تا از هر خطر و آسیبی محفوظ بمانند.
به نظر میرسد ترویج فرهنگ حجاب و عفاف بعنوان یکی از احکام مهم و ضروری اسلام به خوبی میتواند نقش وحدت آفرینی در میان مردم ما حتی و بلکه کشورهای اسلامی و خاورمیانه ایفا کند؛ زیرا نقش همبسترسازی اسلام از این جهت است که عملا تمام جنبههای زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و با تجویز دستورات اخلاقی، تمامیمسلمانان را، بیتوجه به نژاد یا زبان، به صورت یک جامعهی معنوی (امت) متحد درمیآورد. در سراسر کشور ما و همچنین در سراسر دارالاسلام مسلمانان باید ارکان دین و همچنین تکالیف اصلی را رعایت نمایند. این باعث میشود که کلیه ساکنان جامعه اسلامی از تجربیات مشابه بهرهمند شوند. و اگر این پایبندی به حجاب و عفاف و نیز به سایر احکام متعالی اسلام همچون نماز و روزه و حج و .... روز به روز بیشتر شود و مسلمین خود را مقید به انجام واجبات الهی بدانند، این نقطه اشتراک بزرگی خواهد بود تا وحدت عمومی اسلام و جامعه اسلامی شکل گیرد و امت متفرق تبدیل به یک امت واحده که خواست اسلام است،(56) گردد. در این صورت است که امنیت ملی حفظ شده و دیگر بیگانگان و دشمنان این مرز و بوم از جمله آمریکای جنایتکار و انگلیس پلید و اسرائیل غاصب و وحشی جرأت تعرض به این آب و خاک را نخواهند یافت.
منابع و مآخذ:
مسئله حجاب، شهید مطهری، چاپ 88، ص 71 تا 75 قرآن کریم احزاب/32 احزاب/6 احزاب/33 احزاب/53 نور/ 30 و 31 احزاب/59 مسئله حجاب، ص 19 تا 23 بقره /35 ـ اعراف /19 بقره /36 ـ اعراف /20 اعراف/ 23 اعراف/22 اعراف/22 بقره/168 و 168 ـ انعام /142 ـ نور/21 اعراف/21 اعراف/22 و یوسف /5 و اسراء /53 ص 82 و اعراف /16 و 17 فاطر/6 نساء/38-119 و فرقان/29 اعراف/27 اعراف/28 نور/31 احزاب/23 تفسیر نمونه، ج 17، ص 291 و 305 نشانههای پایان، علی فاطمیان، ص 424 تا 457 همان ص 450 تا 453 همان، ص 528ـ داستان زنان ص 141 به نقل از کافی و من لا یحضره الفقیه طومار عفت، ج اول، ص 235 تفسیر نمونه ج 17، ص 305 و 306 مکارم الاخلاق، ج اول، فی حق الزوج علی المرأه داستان زنان، محمد مهدی تاج لنگرودی، ص 11 به نقل از شهاب الاخبار مسئله حجاب، ص 77 تا 87 تأملات فرهنگی، سید رضا تقوی ص 369 تا 375 علل الشرایع ج 2، باب 364 ص 796 نور/ 30 و 31 نور/32 مکارم الاخلاق، ج اول، باب الثامن، فصل اول، ص 373 وسایل الشیعه ج 15 ح 1 ص 266 رسالت قلم، حسین اشرفی، ص 47 احزاب/59 توضیح المسائل مراجع احزاب/59 همان همان، مسئله حجاب، حریم عفاف ص 157 تا 161 نور/31 نور/30 صحیفه نور، ج 11، ص 254 المنجد فی اللغه و الاعلام، ص 514 منجد الطلاب، ص 368 دین و زندگی دوم دبیرستان، ص 138 نور/33 نور/60 قصص/25 تفسیر نمونه، ج 16، ص 59 ذیل آیه بحارالانوار، ج 79، ص 299 همان، ج 71، ص 363حجت الاسلام حسین اشرفی
دیدگاه ها