گوشه‌اي از مکافات عمل قاتلان سيد‌الشهدا در دنيا

ی, 10/25/1390 - 15:59
گوشه‌اي از مکافات عمل قاتلان سيد‌الشهدا در دنيا

  گوشه‌اي از مکافات عمل قاتلان سيد‌الشهدا در دنيا
  هر چند مکافات دنيايي قاتلان حضرت سيدالشهدا (ع) در مقابل آن جنايات ددمنشانه و وحشتناک چيزي را از سزاي اخروي آنان کم نمي‌کند، امابيان گوشه‌اي از مکافات دنيايي جنايتکاران بني اميه در صحراي کربلا مرهمي بر دل زخم خورده شيعه است.

پایگاه اطلاع رسانی بسیج طلاب  به مناسبت اربعين سرور آزادگان جهان دو حکايت از مکافات دنيايي کساني که بني‌اميه را در قتل امام حسين (ع) ياري کردند منعکس مي‌کند.

*از تشنگي مي‌ميريم

زرعة بن ابان ابن دارم از عناصر خيبث سپاه عمربن سعد که در کربلا، مانع دسترسي حسين بن علي عليه السلام به آب شد، روز عاشورا سال 61 هـ.ق، آن زمان که سپاه کوفه بر حسين عليه السلام حمله کرد و آن حضرت مانند شير غران روبروي آنها قرار گرفت و شمشير به آنان کشيد و گروه زيادي را مانند برگ خزان بر روي زمين، ريخت، تشنگي زيادي حضرت غالب شد، از اين رو به طرف رود فرات روان شد، هرچند که عمروبن حجاج با چند صدسوار اطراف آنجا را محاصره کرده بودند.

کوفيان مي دانستند اگر آن حضرت جرعه اي آب بنوشد اين بار چندين برابر از آنها بکشد و بسياري قلع و قمع کند. همين جا بود که «زرعة بن ابان از قبيله بني دارم» دستور دارد که:

ميان حسين و آب فرات حايل شويد و مگذاريد که او بر آب دست پيدا کند و خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بين حسين عليه السلام و آب مانع شدند.

امام حسين او را نفرين کرد و فرمود: خدايا او را تشنه گردان.

زرعة خشمگين شد و تيري بر چانه آنحضرت زد، امام عليه السلام تير را بيرون کشيد و دستش را زير حنک (چانه) گرفت، هر دو دست از خون پر شد. آنگاه گفت: خدايا از آن چه با پسر دختر پيغمبرت انجام مي دهند سوي تو شکايت مي کنم، خدايا آنها را يک به يک بشمار و بکش و پراکنده کن و يکنفر از آنها را باقي مگذار.

چيزي از اين واقعه نگذشت که خداوند تشنگي را بر زرعة بن ابان، مسلط کرد و او هرگز سيراب نمي شد.

* پايان زندگي ننگين او:

اکثر مقاتل نوشته اند که: زرعة بن ابان، مدت کمي بعد از شهادت امام حسين عليه السلام زيست و بعد مبتلا به عطش شد به گونه اي که از سرما و گرما فرياد مي زد گويا آتشي از شکمش شعله مي کشيد و پشتش از سرما مي لرزيد. هرچه آب مي خورد سيراب نمي شد. آب را براي او سرد مي کردند و با شکر مخلوط و پياپي به او ميدادند (شربت بوده ولي دائما فرياد مي زد «آبم دهيد».

يک کوزه آب به او مي دادند، مي خورد و کوزه ديگر مي رسيد و او بر پشت مي افتاد و باز تشنه مي شد و فرياد مي کرد که تشنگي مرا کشت.

قاسم بن اصبغ بن نباته روايت مي کند که: گاهي من از کساني بودم که او را پرستاري مي کردم و براي آرامش و تسکين او جديت داشتم و آب سرد برايش مي آوردند آميخته با شکر و قدح هاي پر از شير و کوزه هاي پر از آب. او مي گفت: واي بر شما، آب به من دهيد که از تشنگي مي ميرم کوزه ها يا کاسه اي پر از آب به او مي دادند که براي سيراب کردن يک خانواده کافي بود. او مي آشاميد و همين که لب خود برمي داشت، لحظه اي دراز مي کشيد و مجددا مي گفت آبم دهيد.. اصبغ مي گويد: به خدا قسم چيزي نگذشت که شکمش مانند شکم شتر برآمد و ورم کرد و بعد ترکيد و او هلاک شد!!

* در آتش سوخت

شخصي بنام سدي حکايت مي‌کند: شبي يکي از دوستانم نزد من آمد. او را در کنار خود نشاندم و او شروع به صحبت کرد و از همه‌جا و همه‌چيز سخن مي‌گفت؛ تا اين‌ که صحبت او به کربلا رسيد. چند روزي از عاشورا گذشته‌بود. ديدم اين شخص آهي سوزناک از ته دل کشيد و خيلي ناراحت شد. سپس به من گفت: چه بگويم از مصيبتي که بر حسين(ع) وارد کردند؟ يعني هر مصيبتي پيش آن هيچ است.

سپس ادامه داد: تو با سپاه ابن زياد به کربلا نرفتي؟! گفتم نه، الحمد لله، ‌خيالم راحت است که در خون حسين و کشتن او هيچ نقشي نداشته‌ام.

چون جدش رسول‌خدا روز قيامت از قاتلانش بازخواست مي‌کند و من جرمي در اين‌باره مرتکب نشده‌ام؛ اما واي به حال آن‌ها که به‌خاطر اين جرم سنگين به جهنم مي‌روند.

سپس به او گفتم: تو در کربلا چه کرده‌اي؟ گفت: من جزو کساني‌بودم که سوار بر اسب شدند و بدن حسين(ع) را زير لگد اسبان خود قرار دادند؛ همه استخوان‌هاي حسين(ع)‌شکسته شد و گليمي که علي‌ابن حسين(ع)، روي آن خوابيده بود، از زيرش کشيدم. همين‌طور که به صحبت‌هاي خودش ادامه مي‌داد، مي‌گفت: مي‌گويند،‌پيغمبر(ص) فرموده:‌ هرکس که در قتل و ظلم فرزندانم شرکت کند، بعد از آن ديگر عُمر و سلامتي طولاني نخواهد داشت.

ولي من خيلي صحيح و سالم هستم و هيچ‌طوري نشده ام و خيلي فريفته و شيفته سلامتي خودش بود. در اين‌هنگام نور چراغ خاموش شد.

مي‌خواستم بلند شوم، تا چراغ‌را روشن کنم، او به من گفت: بنشين تا من چراغ‌را روشن کنم. همين‌طور که مي‌خواست شعله‌اي ايجاد کند تا چراغ‌را روشن کند، انگشتش سوخت و سپس آستين او آتش گرفت. او فرياد مي‌زد به دادم برس و لحظه به لحظه شعله‌هاي آتش به لباس‌هايش سرايت مي‌کرد و او دائما فرياد مي‌زد. من ديدم نمي‌توانم براي او کاري کنم. لذا صدا مي‌زدم خودت را در نهر آب بينداز تا آتش خاموش شود و سوختگي بدنت آرام و خنک شود. دوستم وارد نهر آب شد، اما ديگر بدنش بطور کامل سوخته و مثل چوب روي آب ماند. بدنش را بيرون کشيدم و او جان داد.

البته اينها موارد کمي از مکافات عمل ظالمان در اين دنيا به غير از مکافات اخروي است به اميد روز که امام زمان‌(عج) ظهور کند.

آنچه خوانديد مطالبي از کتاب معالي‌السبطين مقتل جامع امام حسن و امام حسين(ع) بود که به قلم ملا مهدي مازندراني و ترجمه رضا کوشادي تاليف و ترجمه شده است.

بيانات شريف حضرت رسول اکرم(ص)، فاطمه زهرا (س)، اميرالمؤمنان(ع)، امام حسن(ع) و ساير ائمه در اين کتاب جمع‌آوري شده است. همچنين آن‌چه را که انبيا و اوصياء، در گذشتن از سرزمين کربلا و وضعيت پيش‌آمده براي آن‌ها باعث تأثر و تألم شده، به طور کامل نقل شده‌است.

نويسنده معالي السبطين از منابع روايي همچون بحار الانوار، وسايل الشيعه، کشف الغمه، کامل الزيارات، لهوف، کافي و ... در بيان مقتل بهره جسته است.

« کتاب معالي‌السبطين مقتل جامع امام حسن و امام حسين(ع)» در شمارگان سه هزار نسخه و 1040  صفحه و با قيمت دوازده هزار تومان از سوي انتشارات تهذيب منتشر شده‌است.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.