ما از یک سو با سینمای ضد فرهنگی، فرهنگ و اخلاق را در جامعه مورد هجوم قرار میدهیم و به نوعی خود زنی میکنیم و از سوی دیگر میخواهیم با کارهای فرهنگی، فرهنگ و اخلاق مورد هجمه را توسط دستگاه مسئول در جامعه خود اصلاح کنیم و نوع مثبت آن را جایگزین کنیم.
جلب مخاطب و توجه به نیازهای او همیشه یکی از دغدغههای رسانههای تصویری در تمام نقاط دنیا بوده است. به ویژه که در حال حاضر رسانههای فراملی هم به وجود آمدهاند و بسیاری از رسانهها به وسیله ابزار آلات جدید توانایی گسترش امواج خود در دیگر کشورها را دارند. رسانههایی مانند سینما و تلویزیون که هر کدام با جذابیتهای خاص خود سعی در جلب نظر مخاطب خود دارند سعی می کنند با استفاده از سوژهها و ژانرهای مختلف ذائقه هر نوع از مخاطبان خود را به گونهای تحریک و به نیازهایش پاسخ دهند. درام، ملودرام، تراژدی و در نهایت طنز از این نوع ژانرها هستند که سریالها و فیلمهای سینمایی در غالب آن دستهبندی می شوند.
در این بین شاید ژانر طنز نسبت به دیگر ژانرهای تولیدات تصویری از حساسیت بیشتر برخوردار باشد چرا که همیشه تعریف از یک کمدی تصویری در هاله ای از ابهام بوده است اما در عین حال بسیار پرطرفدار وجذاب!
به گونهای که در بسیاری از کشورهای صاحب هنر بسیاری از علاقهمندان به محصولات تصویری از طرفداران همیشگی ژانر طنز هستند که این موضوع در مورد کشور ما هم صادق است به نوعي كه در چند سال گذشته چه در تولیدات تلویزیونی و چه در تولیدات سینمایی ژانر کمدی یکی از پرطرفدارترین سوژه های تصویری و پرفروش ترین آنها محسوب مي شود.
اما نکته مهمی که دراین بین وجود دارد این است که آیا برای این ژانر در کشور ما تعریف مشخصی ارائه گرديده است؛ چرا که به دلیل شرایط فرهنگی و ملی ما تعریفی که از ازاین ژانر می شود باید با تعریفی که از آن در کشورهای غربی ارائه شده، متفاوت باشد. در اين ميان بايد به اين نكته توجه داشت كه یکی از پایه های مفهومی هنرهای تصویری در هر کشوری توجه به بومی بودن و منطبق بودن با شرایط فرهنگی آن کشور است. برهمین اساس نمیتوان تولیدات طنز تصویری ما مانند کشورهای غربی باشد؛ چرا که تنها ملاک فیلمهای طنز آنها خنداندن مخاطب است. به گونهای که طنز در سینمای غرب به هر قیمتی باید مخاطب را شاد کند و به همین دلیل هم بسیاری اوقات کمیکهای جنسی فوق العاده زشت و نا به هنجار و غیراخلاقی موضوعات کمدیهای غربی را تشکیل میدهد که در اکثر اوقات مورد اعتراض بعضی خانواده های غربی قرار میگیرد؛ چرا که آنها به خوبی می دانند چه تاثیرات وحشتناکی بر روحیه و رفتارهای فرزندانشان و جامعه خواهد داشت.
وظیفه ای به نام دفاع نرم!
اما سوال مهم اینجاست که در دنیای امروز که این فیلمها به آسانی در کشور ما در اختیار نوجوانان ما به صورت غیر قانونی قرار میگیرد و به تدریج ممکن است باعث ایجاد تغییرات رفتاری در آنها شود، وظیفه سینما و تلویزیون ما در عرصه ژانر کمیک چيست؟
آیا باید برای جلب مخاطب خود ما هم مثل تولیدات تصویری طنز در غرب به هر حربهای متوسل شویم و از همه مسائل اخلاقی چشم پوشی کنیم و با بافتن مهملات کنار هم تولیدات طنز بسازیم! یا اینکه با رویکردی منطقی و اصولی منطبق با فرهنگ خود طنزهای اجتماعی قوی و پرمفهوم بسازیم که حقیقتا تاکنون طنزی با این ویژگی ها بسیار کم داشتهایم.
اگر بخواهیم رویکردی مانند طنزهای غربی داشته باشیم میتوانیم به راحتی با استفاده از کلمات رکیک و حرکت زشت در فیلمها مخاطب را بخندانیم اما دیگر نباید انتظار داشته باشیم که این رفتارها در محصولات تصویری تبعات سوء در جامعه نداشته باشد؛ چرا که طبق آمارهای منتشر شده بیشترین مخاطبان طنز امروز محصولات تصویری نوجوانان وجوانان هستند که بیشترین تاثیر پذیری را از آن دارند.
هر چند که در چند سال اخیر طنزهای مهمل و بیهوده وحتی گاهی اوقات ضدفرهنگی در عرصه سینما و تلویزیون یکه تازی کردهاند اما اگر میخواهیم دست به کارهای فرهنگی بزنیم باید از همین امروز به فکر اصلاح باشیم.
چرا که در این چند سال فیلمهای بیشمار طنزی که ساخته شده است نه تنها مفهومی در برنداشته است بلکه به عنوان یک عنصر ضد فرهنگی نقش مهمی در ایجاد بی بند و باری فکری و کلامی در جامعه داشتهاند. محصولاتی که آنقدر بیشمار هستند که نمی توان آنها را شمرد و هر روز به تعداد آنها افزوده می شود.
خودزني فرهنگي براي هيچ !
دختر میلیونر، آتش بس، قلقلک، مادرزن سلام، ملودی و به تازگی بعد از ظهر سگی سگی و به تازگي ورود آقايان ممنوع از چند صد فیلمی است که در این چند سال به عنوان فیلم طنز در سینمای ما به نمایش در آمدهاند. فیلمهایی که جز استفاده از چند واژه زشت و غیر قابل تحمل و حرکتهای سبک و رفتارهای بیمعنی چیزی برای نمایش نداشته اند. اما در کنار اینکه این فیلمها بسیاری سطحی و غیر حرفهای هستند نکته مهمتر تاثیرات بسیار بدی است که این فیلمها روی رفتارهای اجتماعی خواهند گذاشت. اینکه در اکثر این فیلمها به مسائلی مانند عشق و یا ازدواج بسیار سطحی و حقیر پرداخته میشود و به نوعی با دست مایه قرار دادن تمام مسائل سطحی و بیمورد سعی میکنند به هر قیمتی مخاطب را بخنداند به طور قطع باورهای ذهنی مخاطب را آن چنان مخدوش میکند که با کارهای فرهنگی پرهزینه تری قابل اصلاح است یعنی در واقع ما از یک سو با سینمای ضد فرهنگی فرهنگ و اخلاق را در جامعه مورد هجوم قرار میدهیم و به نوعی خود زنی میکنیم و از سوی دیگر میخواهیم با کارهای فرهنگی فرهنگ و اخلاق را در جامعه خود اصلاح کنیم و نوع مثبت آن را جایگزین کنیم!
به واقع باید به این نکته دقت داشته باشیم اگر امروز در سری فیلمهای طنز هالیوودی که در اصطلاح به آنها طنزهای تینیجری گفته میشود و نمونه های آنها هم زیاد است، رفتارهای نابههنجار می بینیم و یکی از این نمونهها را میتوان در سری فیلمهای کیک آمریکایی مشاهده کرد که در این فیلم چیزی جز شوخیهای جنسی نمی بینید. این رویکرد به این دلیل است که فرهنگ غرب این موضوع را تایید میکند چرا که هالیوود همیشه هم پای فرهنگ خود پیش می رود. اما آیا سینمای ما هم مانند هالیوود بر اساس فرهنگ خودمان فیلمهای طنز می سازد! فرهنگ آنها عریانی را نفی نمیکند و در واقع بیادبی کلامی در فیلمهایشان شاید از سویی تناقضی با فرهنگشان نداشته باشد اما در سینمای طنز ما رویهای به تازگی در حال باب شدن است که نمیتوان آن را مطابق با رویکردهای یک جامعه ایرانی-اسلامی دانست.
به عنوان مثال استفاده از کلمات فوق العاده عامی که در کوچه و خیابانها به کار می رود و استفاده از حرکاتی که در شان سینما نیست امروزه آفت سینمای طنز شده است. به گونه ای که شاید رفتارهای نمايش داده شده در برخي از اين فيلمها را تنها میتوان در بین قشر لمپن جامعه دید. با این اوصاف چگونه باید انتظار داشته باشیم که خانوادهها به سینما بیاند و به تماشای این فیلمها بنشینند. خانوادههایی که در طول زندگی و تربیت فرزندان خود میکوشند که آنها را از تماشای صحنههای زشت و یا به الفاظ رکیک دور نگه دارند و منع میکنند حاضر نمیشوند فرزندان خود را به جایی بیاورند که در آن زبان تصویر تمام این نکات زشت را به آنها می آموزد. به ویژه که در نسل جدید این فیملها نشان دادن روابط ناهنجار دختر و پسر مایه اصلی قصه شده و به نوعی نمایشی زشت و افسار گسیخته را در پیش چشم جوانان به تصویر میکشد به گونه ای که بسیاری از خانواده ها پس از تماشای این فیلمها به شدت به این نوع سطحی نگری تصویری اعتراض کردهاند و از اینکه وقت خود را در پای چنین فیلمهایی تلف کرده اند احساس پشیمانی داشته اند .
تعریف طنز اجتماعی چیست؟
در این بین باید برای طنز چهارچوبهایی مشخص کرد تا هر کسی نتواند در این عرصه به فعالیت بپردازد بلکه به طور واقع کسانی وارد آن شوند که بتوانند به صورت واقعی و درست به اصل ماجرا بپردازند و اين اصل ماجرا یعنی ارائه طنزی که پر از مفهوم باشد. به واقع سینمای طنز باید به سمتی هدایت شود که طنز در زیر لایه های فیلم موج بزند و رساندن یک مفهوم و یا پیام در محتوای اصلی داستان قرار گیرد که میتوان رگه هایی از این نوع طنز را در فیلمهایی همچون کتاب قانون مشاهده کرد. فیلمی به کارگردانی مازیار میری که نشانههایی هر چند کوچک از یک طنز نسبتا با مفهوم را درخود داشت.
اما به دلیل اینکه ما مانند دیگر عرصه های هنری طنزپردازان فوق العاده قوی در کشور داریم می توان خیلی بهتر از معدود نمونه های طنزی با هدفی که تاکنون ساخته شده است بسازیم. تنها کافی است که نظارت را در فیلمهای فعلی بیشتر کنیم و حتی به بعضی از آنها اجازه نمایش ندهیم تا به تدریج طنزسازان واقعی که در این غوغای طنز های سطحی به انزوا رفتهاند وارد عرصه شوند تا بتوانند فیلمهای طنز واقعی به مردم ارائه دهند. فیلمهای طنزی که در ژانرهای مختلف میتوان ساخت. به ویژه ژانرهای سیاسی و اجتماعی که حقیقتا فضای فوق العادهای برای کار دارند از سوی دیگر مسئولین هم باید ظرفیت انتقادی خود را بالا ببرند تا مبادا با ساخت یک فیلم و به دلیل انتقادات در آن برخوردی صورت گیرد که این موضوع باعث دلسردی طنز پردازان واقعی در سینما می شود.
فضا را مهیا کنیم!
همچنین باید فضایی فراهم شود که سینمای طنزی که این طنزپردازان قصد فعالیت دارند به گونهای شود که فیلمها بفروشند. یعنی مخاطب فیلمهای طنز سطحی و مضحک و بیپایه را تحریم کند و به این سوی روی آورد تا به تدریج به صورت اتوماتیکوار فیلمهای بی محتوا از صحنه حذف شوند. باید دقت کنیم که فقر اجتماعی و شکاف طبقاتی امروز که هر چند تلخ میباشد اما می توان با نگاهی اجتماعی با دست مایههای طنز به آن پرداخت و به راحتی در غالب طنز انتقادهایی را که باید مطرح شود را بیان کرد. در زمینههای اجتماعی آنقدر سوژههای دیگری هستند که می توان به آن پرداخت و دردی از جامعه را با فرهنگ سازی به وسیله طنز عمیق درمان کرد. توقعات بالای برای ازدواج، مسکن، دروغ های اجتماعی، بیاخلاقی اینها همه سوژههایی هستند که میتوان از آنها فیلمهای متعدد و قوی ساخت. تنها کافی است که چشم ها را باز کرد و عمیق به مسائل نگاه کرد.
دیدگاه ها